۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

دوشنبه 25 خرداد 1388 و دوشنبه 25 بهمن 1389

چه تقارن زیبایی! مطمئنا هیچکدام از جوانان بافرهنگ و وطن پرست ایران زمین و تمام کسانی که به نوعی در جریان جنبش های اعتراضی ایران قرار دارند روز 25 خرداد 1388 را از یاد نمی برند. روزی که تفکر و نگرش کل جهان را نسبت به جوانان ایرانی تغییر داد و چهره ای بسیار باتمدن و با فرهنگ با درک و علم بسیار بالا از جوانان ایرانی و جنبش سبز ایران ترسیم کرد. دوشنبه 25 خرداد 1388 روزی بود که جنبش عظیم و یکپارچه جوانان ایرانی شکل گرفت و به جنبش سبز معروف شد جنبشی که شامل یک تفکر، قوم یا قشر خاص نبود بلکه به تمام ایرانیانی تعلق داشت که نگران آینده کشورشان بودند و به دنبال راهی بودند که با کمترین هزینه و بهترین حالت به صورت مسالمت آمیز و قانونی کشورشان را از پرتگاهی که بدان سقوط کرده بود نجات دهند.

یک سال و نیم از آن روز گذشته و ما ماندیم و یاد دوستانی که از دست داده ایم. اشک مادران و آه پدران و تقاضاها و امیدهایی که به ناروا سرکوب شد و حرمت هایی که از ما شکستند. در این یکسال و نیم هر چه توانستند ما را صدا کردند: فتنه گر، آشوبگر، گوساله، بزغاله، خس و خاشاک، میکروب و غیره و غیره. یکی ما را به بازگشت به کشتی نظامی دعوت کرد که دیگر جایی در دریاها ندارد و دیگری ما را ترغیب به خودکشی کرد. چه ها که نکردند و نگفتند.

حال به دوشنبه 25 بهمن 1389 رسیده ایم. تقارن زیباییست!

فریادهایمان تن تمام دیکتاتورهای کشورهای منطقه مان را لرزانده است و همه شان را به ترس انداخته است. راه ما الگوی راه معترضان دیگر کشورها شده و است و شعار ما شعارشان. دیگر کسی سنگ قوم و قشر خاصی را به سینه نمی زند بلکه همگان برای میهن و کشورشان فریاد می زنند.

اینک نوبت ماست که در این روز دوباره به پاخواسته و حقوق از دست رفته خودمان را طلب کنیم. ثمر خون نداها و سهراب ها و ترانه ها و اشک مادران را طلب کنیم .

به امید دیدار دوباره :دوشنبه 25 بهمن ماه 1389 خیابان آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر